سلام
خيلي احساسي و غم انگيز بود باور كن نميدونم داستان بود يا حقيقت ولي هر چي كه بود داشت گريم ميگرفت. خيلي عالي بود عالي.
خسته نباشين .
به ما هم اگه دوست داشتين سر بزنين خوشحال ميشيم.
هستيم تا ابد........
فعلا باي.
مرسي از كامنت هات عزيزم
بازم بيا
راستي وبت باحال بود
فعلا
سلام خوبي............
وبلاگ زيبايي داري.........
مطلبت هم زيبا بود...........
به ما هم سر بزن.........
ضرر نمي كني........
اگه اومدي در مشاعره هم شركت كن
باي
salam , mercii ke be man sar zadi
khili matne ghashangh v aba ehsasi bood
movafagh bashii doste azizammmmmmmmmmm
سلام ..خوبي .ني ني ...بلوگ من دعوتي نيست عزيز ..قدمت روي چشم
داستانت خيلي رمانتيك و قشنگ بود يه جور ايده ال گرايي توش ميديم كه اين خيلي خوبه ..صراحتت تو نوشتن نشون از جسارت قلمت ميده..پست قبلت را هم اول خوندم ..خيلي خوشم امد ازش ..منتظر نوشته هاي بعديت هستم ..با كامنت خبرم كني ممنونت ميشم ..فعلا
زيادي حرف زدم ديگه برم بازم بيا به پيشم
قربانت